رده بندی:
مهاجرت های اقتصادی و کاری
یکی از سیستم های مرسوم مهاجرتی که کشورهای مهاجر پذیرعمدتا از آن برای پذیرش مهاجران به ویژه مهاجران ماهر و تحصیل کرده استفاده میکنند، سیستم امتیازی است. در این روش که مبتنی بر عرضه نیروی کار مهاجر از سوی سیستم مهاجرت به بازار این کشورها است، مهاجران بر اساس امتیازی که در معیارهای مشخص شده دریافت میکنند امتیاز مهارت های عمومی برای حضور در بازار کار این کشورها را دریافت میکنند، این روش پذیرش مهاجران که معمولا با لیست نیازمندیهای مهارتی بازار کار این کشورها ترکیب میشود، مبنای پذیرش مهاجران در کشورهایی مانند استرالیا است. با وجود اینکه به نظر میرسد سیستم پذیرش این کشورها علاوه بر سهولت دسترسی مهاجران به بازار کار منافع آنها را در دستیابی به مشاغل مناسب تامین میکند، ولی در عمل پیمایش ها و بررسی های انجام شده در این کشورها واقعیت های دیگری را در خصوص وضعیت مهاجران ماهر در این کشورها آشکار میسازد. به عنوان نمونه پژوهشی که در خصوص وضعیت اشتغال و بازار کار مهاجران ماهر در استرالیا انجام شده نشان می دهد برنامه مهاجرت افرد ماهر این کشور در دستیابی کامل به همه ی اهداف بالقوه اقتصادی خود و دست یافتن افراد به رویاهای شخصی شان شکست خورده است. بسیاری از مهاجران ماهر به فرصتهایی که واقعاً انتظار آن را داشته اند دست پیدا نکرده اند.
مهاجرت افراد ماهر به عنوان مهمترین سیاست جمعیتی و اقتصادی استرالیا به زعم سیاستگذاران این کشور به صورت فرایندی برد برد تعریف شده است: دولت مرکزی و فدرال استرالیا برای از بین بردن کمبودهای مهارتی و حفظ رشد اقتصادی خود به دنبال مهاجران است و مهاجران نیز به دنبال فرصت های بهتر اقتصادی و سبک زندگی بهتر هستند.
نتایج پیمایشی که در میان 1700 نفر از مهاجران ماهر در جنوب استرالیا انجام شده است نشان میدهد 53 درصد از پرسش شوندگان معتقدند از مهارت و توانایی آنها به درستی استفاده نشده است، و 44 درصد از افراد در شغلی فعالیت می کنند که غیر از آن چیزی است که در ویزای خود درخواست داده بودند.
سیستم مهاجرت افرادماهر به استرالیا از سال 1988 به این کشور کمک کرده است صدها هزار مهاجر بسیار با مهارت را جذب کند. اما یکی از اثرات جانبی این سیاست این است که بسیاری از این مهارت ها دراین کشور هدر رفته اند. نتایج پژوهش ها نشان میدهد در حال حاضر سیاست های مهاجرت و کار استرالیا قادر نیست از مهاجران بسیار با مهارت بهترین بهره برداری را انجام دهد.
در حدود 15 درصد از افراد در زمان پیمایش یا بیشتر زمانی که دراسترالیا بوده اند بیکار بوده اند، این رقم دوبرابر نرخ بیکاری در جنوب استرالیا است. همه این ها با وجود مهارت های آنها در لیست عرضه برنامه ریزی شده توسط دولت بوده است.
نتایج این پیمایش عدم تطابق بالا میان انتظارات مهاجران جدید و واقعیت های بازار کار- در مشاغل در دسترس و در انتظارات کارفرمایان – را نشان میدهد. به طورخلاصه برنامه مهاجرت نیروی کار ماهر واقعا آنگونه که تصور می شد عمل نکرده است.
هدف اصلی استرالیا در پذیرش مهاجران ماهر سود اقتصادی است ، بیش از 111000 نفر از 178 هزار ویزای دائمی که در سال 2017-2018 صادر شده است برای مهاجران ماهر بوده است. ( علاوه بر آن 64000 ویزای موقتی برای نیروی کار ماهر صادر شده ا ست).
از 111000 ، در حدود 35000 نفر مستقیماً توسط کارفرمایان درخواست شده بوده اند، به این معنا که دارندگان این ویزا ها مشاغل مشخص پیشنهادی داشتند، درحدود 7000 نفر ویزاهای سرمایه گذاری داشته اند، به این معنا که این افراد پول کافی برای استخدام خود و دیگران در اختیار داشته اند. ، بیشتر آنها یعنی در حدود 68000 نفر از طریق برنامه مهاجرت با مهارت های عمومی پذیرش شده بودند که مهارت های مندرج در لیست عرضه را داشته اند. لیست مشاغل مهارتی دولت فدرال هم اکنون بیش از 670 شغل را شامل می شود، از نیروی کار سلامت در جزایر بومی و تنگه تورس تا جانور شناس.
برنامه مهاجرت با مهارت های عمومی به گونه ای طراحی شده است که مهاجران را به مناطقی به جز سیدنی، ملبورن، و بریسبن جذب کند. یک روش برای این کار از طریق طرح های مهاجرتی منطقه ای ویژه هر ایالت است ، به طوری که هر منطقه یا ایالت استرالیا میتواند ویزا های خاص خود را برای مهاجران معرفی نماید. در این طرح ها زندگی درمنطقه یا ایالت مورد نظر برای حداقل دو سال برای پذیرفته شدگان الزامی است.
در سال 2017-2018 ، 27400 نفر از 68000 ویزای امتیازی اعطا شده، ویزاهای تعیین شده برای ایالت ها یا مناطق خاص بوده اند، که نسبت به کمتر از 24000 ویزای صادر شده از این نوع در سال قبل افزایش داشته است. این ویزاها که مهاجران را به شهرهای کوچک یا مناطق مشخص سوق میدهند، بخش مهمی از برنامه مهاجرت افراد ماهر به استرالیا هستند.
تجربه جنوب استرالیا
پژوهش مذکور که به طور مشترک میان مرکز مطالعات اقتصادی جنوب استرالیا و مرکز تحقیقات جمعیت و مهاجرت هوگو انجام شده است، بر مهاجرانی که ویزای آنها برای جنوب استرالیا صادر شده است متمرکز است.
بین سالهای 2010 تا 2014 تعداد 7500 مهاجر با این ویزا وارد استرالیا شده اند. این پیمایش اطلاعات مربوط به اشتغال 2000 نفر از آنها را جمع آوری کرده است و با 20 تن از آنها مصاحبه عمیق انجام داده است.
در پیمایش انجام شده 70 درصد افراد توانمندی های حرفه ای داشته اند. این درحالی است که تنها 20 درصد از جمعیت جنوب استرالیا واجد چنین مهارت هایی هستند. همچنین نرخ مهارت های فنی و تجاری در آنها بالا بوده است. علیرغم این موضوع موفقیت در یافتن شغل مطابق با توانمندی ها برای آنها سخت بوده است. همچنین نرخ بیکاری درمیان آنها دوبرابر متوسط ایالت بوده است. علاوه بر آن 15 درصد از افراد در ساعات کاری کمتری از آنچه تمایل داشته اند مشغول به فعالیت بوده اند.
44 درصد از افراد شاغل گزارش کرده ان دکه در شغلی فعالیت می کنند که متناسب با تجربیات قبلی آنها نیست و 54 درصد بیان کرده اند که در شغل خود همه مهارت هایشان بکار گرفته نمی شود. از موانع دیگری که مهاجران به آن اشاره کرده اند عدم وجود شغل یا عدم شناسایی مهارت های افراد خارجی توسط کارفرمایان، یا عدم تسط زبانی به عنوان علت عدم استخدام توسط کارفرمایان بوده است.
تا 40 درصد از مهاجران جدید در استرالیا بیش از نیاز آموزش دیده اند( بیش از آنچه مورد نیاز است توانمندی دارند)، و برای آنها یافتن مشاغل مناسب سخت است. این میزان نسبت به سطح بیش مدرکی در میان استرالیایی های بومی چهار برابر است.
جدول زیر میزان بیش مدرکی دربازار کار را برای چند کشور مهاجر پذیر از جمله استرالیا در میان افراد بومی و مهاجر مقایسه کرده است:
این یافته ها به وضوح نشان میدهد برنامه مهاجرت با مهارت های عمومی استرالیا با مشکل مواجه است. نتایج این پروهش نشان میدهد روش بکارگرفته شده در برنامه مهاجرت بامهارت های عمومی استرالیا دچار نقایص مهمی است از جمله آنکه مهاجران مشتاق با اعلام نیاز و حمایت یک ایالت وارد این کشور می شوند ولی مورد پذیرش کارفرمایان قرار نمی گیرند. عدم ارتباطی که میان سیستم شناسایی کمبود مهارت ها در دولت و تمایل و پذیرش کارفرمایان وجود دارد باید به نحو مناسبی برطرف شود.
این عدم توازن در بازار کار برای مهاجران تا حد زیادی ناشی از عدم هماهنگی میان سیستم مهاجرتی استرالیا با سیاست های اشتغال این کشوراست. سیستم مهاجرت طراحی شده است که کمبود مهارت های درک شده بازار کار را پوشش دهد لیکن سیاست های اشتغال توجهی به بیشترین بهره برداری از هر مهاجر را ندارد.
در نتیجه به طور همزمان در این کشور کمبود نیروی کار ماهر و وجود مهاجران ماهری که نمی توانند آن پست ها را پر کنند مشاهده می شود.
این موضوع نه تنها برای مهاجران مسئله است – کسانی که پایین تر از سطح مورد انتظار به کار گرفته میشوند- بلکه برای بقیه جامعه استرالیا هم مسئله است. دولت مالیات بردرامد کمتری از آنچه که باید از مهاجران دریافت کند دریافت می نماید و در پی آن در تامین مالی عمومی ، پس انداز، مصرف و هزینه های سرمایه ای نیز مشکل ایجاد خواهد شد.
سیستم مهاجرتی موجود این کشور نوعی از عدم تطابق میان مهارت های مورد نیاز بازار کار و آنچه واقعا کارفرما نیازدارند ایجاد نموده است. یک علت آن به فاصله زمانی میان ورود مهاجران به بازار کار و اعلام نیاز مهارتی کارفرمایان به اداره مهاجرت بر می گردد،که می تواند با یکسال تاخیر باشد.
پوشش این شکاف نیازمند هماهنگی بیشتر سیاست های اشتغال و مهاجرت است که با مسئولیت ها و عملکرد فعلی این دو بخش در استرالیا مغایرت دارد. در واقع سیاست های اعلامی مهاجرت افراد ماهر به استرالیا در حال حاضر توسط کارفرمایان تعیین می شود ( کارفرمایان می گویند چه مهارت هایی مورد نیاز است)، ولی نهایتا بر مدیریت جمعیت تمرکز دارد. اینکه آیا مهاجران شغل مناسب جهت بکارگیری توانمندی هایشان پیدا می کنند یا خیر مسئولیت بخش دیگری از دولت است.
کارفرمایان استرالیایی انگیزه کافی برای اینکه اولین فردی باشند که برای یک مهاجر جدید تجربه کار در بازار داخلی را ایجاد می کنند، ندارند. این امر به ویژه برای مشاغل حرفه ای که مجوزهای شغلی نیازدارد موضوعیت بیشتری دارد. فرد مهاجر اندکی پس از استقرار به رسمیت شناخته می شود ولی اگر نتواند تجربه ی استرالیایی مرتبط پیدا کند ورود به زمینه مورد نظر با تاخیر مواجه خواهد شد یا وارد حوزه ای میشود که تمایلی به آن نداشته است.
هماهنگی میان سیاست های مهاجرت و اشتغال بخشی از این هدر رفت نیروی انسانی را کاهش می دهد، به عنوان مثال داده های خروجی اشتغال مهاجران جدید می تواند با کمبود مهارت های شناسایی شده توسط کارفرمایان مقایسه شود. این کار باید به طور مشترک توسط یک کارگروه مهاجرت و اشتغال انجام شود. به این روش می توان به موارد جدی بیش مدرکی در میان مهاجران پی برد و راه حل هایی برای آن توسعه داد. (علت آن می تواند تعداد زیاد مهاجران در آن مهارت، کیفیت پایین مهارت ها یا کمبود تقاضا باشد). به این ترتیب میتوان سیاست های اشتغال و مهاجرت را متعادل تر نمود. سیاست های مهاجرت به تنهایی نمی تواند مسئولیت پاسخگویی به بازار اشتغال نیروی کار مهاجر را عهده دار شود ، هماهنگی بهتر میان سیاست های مهاجرت و اشتغال برای استفاده از مهارت های خارجی و پرکردن شکاف های مهارتی و و بهره وری بالاتر مورد نیاز است.
به نظر میرسد با وجود اینکه سیستم مهاجرتی انتخابی و امتیازی مزایای زیادی برای کشورهای مهاجر پذیر و افراد مشتاق مهاجرت ایجاد کرده است ولی نقایص آن در اشتغال پذیری نهایی در بازار کار و ادغام کاری مهاجران باید بیش پیش مورد توجه این کشورها قرار گیرد.
نویسنده: فهیمه بهزادی / پژوهشگر ارشد مهاجرت های اقتصادی و کاری
تهیه شده در رصدخانه مهاجرت ایران