رده بندی:
✍?محمد امین مولا؛ پژوهشگر رصدخانه مهاجرت ایران
اگرچه مهاجرت پدیده تازهای نیست، اما به نظر میرسد به منزله بخشی از فرایند ادغام جهانی در حال شتاب گرفتن است. در این راستا الگوهای جهان گستر مهاجرت را میتوان بازتابی از پیوندهای در حال تغییر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بین کشورها در نظر گرفت. استیون کاسلز و مارک میلر (Mark J. Miller and Stephen Castles) در بررسی روند مهاجرتهای جهانی، چهار گرایش را شناسایی کردهاند که به اعتقاد آنها، الگوهای مهاجرت را در سالهای آتی تعریف خواهند کرد. این چهار گرایش عبارتند از: 1) شتاب گرفتن 2) تنوع یافتن 3) جهانی شدن 4) زنانه شدن[1]. جهانی که به تازگی بزرگترین حرکت مردم را در طول تاریخ بشر تجربه کرده است، اکنون به دلیل شیوع ویروس کرونا در یک بحران ناگهانی فاجعه بار قرار گرفته و تقریبا تمامی روندهای مشاهده شده در جریان مهاجرتهای بینالمللی را متوقف کرده است، اما میتوان پیش بینی کرد که با از بین رفتن این همهگیری، تمام روندهای مشاهده شده در گذشته به حالت قبل برگردند و یا حتی تشدید شوند. همه گیری ویروس کرونا در زمانی رخ داده است که جهان با انبوهی از چالشهای جهانی دست به گریبان است که بر تحرک انسان نیز تأثیر می گذارد. از جمله این چالشها می توان به تغییر اقلیم، تخریب محیط زیست، رشد جمعیت، فقر، قحطی، درگیری مسلحانه و آوارگی اجباری اشاره کرد. ویروس کرونا این چالشهای جهانی را تشدید کرده و همزمانی این چالشها با ویروس کرونا بسیاری از مهاجران را در وضعیت شکنندهتری نسبت به گذشته قرار داده است. در این نوشتار به صورت آماری و مختصر ضمن بررسی نحوه پدیدار شدن این چهار گرایش، عوامل موثر بر تشدید آنها را نیز مورد بررسی قرار میدهیم.
در حال حاضر تعداد بیشتری از مردم در مقایسه با گذشته در حال حرکت و جابهجایی هستند و پیش بینی میشود که این روند در آینده نیز ادامه یابد. تعداد مهاجران بینالمللی و افرادی که در کشوری غیر از محل تولد خود زندگی میکنند، در سال 2019 به 272 میلیون نفر رسیده است که در مقایسه با سال 2010 میلادی 51 میلیون یا 24 درصد افزایش داشته است[2]. همچنین متناسب با افزایش جمعیت جهان، درصد مهاجران به نسبت جمعیت با افزایش همراه بوده و از 8/2 درصد در سال 1990 به 5/3 درصد در سال 2017 رسیده است.
از طرفی به دلیل اینکه پدیده مهاجرت به شدت تحت تاثیر عوامل کلان اجتماعی، اقتصادی و محیطی قرار دارد، پیش بینی میشود که این پدیده تحت تاثیر چهار کلان روند تغییرات زیست محیطی و حوادث شدید آب و هوایی، ناپایداری و درگیریهای ژئوپلیتیکی، کهنسالی جمعیت و تغییرات فناورانه و تغییر ماهیت مشاغل تشدید شود. طبق پیشبینی سازمان ملل تا سال 2050 میلادی تعداد مهاجران جهان به عدد 343 ملیون نفر خواهد رسید که این عدد در مقایسه با سال 2019 با افزایشی 26 درصدی همراه خواهد بود[3] (Chamie, 2020).
برخلاف گذشته که شکل خاصی از مهاجرت، مثل مهاجرت برای کار یا پناهندگی، برجستگی بیشتری داشتند، در حال حاضر اکثر کشورها پذیرای انواع و اقسام مهاجران هستند. به عنوان یک نتیجه از مهاجرت گسترده، ترکیب نژادی و قومی جوامع مدرن در چند دهه گذشته به واسطه مهاجرت به طور چشمگیری تغییر کرده است. این مهاجران از ملیتها، جوامع و اقوام آمدهاند و رنگ، فرهنگ، مذهب و نوع پوششهای متفاوتی را دنبال میکنند. نقشه زیر درصد تغییرات در تنوع محل تولد برای کشورهای جهان را بین سالهای 1960 تا 2010 نشان میدهد[4] (Bove & Elia, 2016).
مهاجرت پدیدهای جهان شمول است که تقریبا همهکشورهای دنیا از کشورهای توسعه یافته گرفته تا کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه یافته نیز با آن درگیر هستند. اگرچه بیشتر این مهاجرتها از کشورهای کمتر توسعه یافته به سمت کشورهای توسعهیافته و با دلایل اقتصادی اتفاق میافتند، اما این پدیده صرفا مختص کشورهای کمتر توسعه یافته نیست. به معنای دیگر مهاجرت، ماهیت جهانی بیشتری پیدا کرده است و در حال حاضر کشورهای زیادی وجود دارند که توامان در زمره کشورهای مهاجرپذیر و مهاجر فرست قرار میگیرند. در حال حاضر کشورهای بیشتر و بیشتری (خصوصا کشورهای توسعهیافتهتر) سعی میکنند که از طریق سیاستهای مهاجرتی بر جنبشهای مهاجرتی اثر گذار باشند و از طریق جذب مهاجران ماهر از منافع آن سود ببرند، از طرف دیگر تنوع مناطق مبدا نیز به دلیل منافعی که مهاجرت میتواند برای کشور مبدا داشته باشد، افزایش یافته است. نمودار زیر درصد مهاجران را به نسبت جمعیت در مناطق مختلف نشان میدهد که بیانگر تنوع مقصد مهاجران میباشد.
علی رغم اینکه مهاجرت زنان پدیده جدیدی نیست، اما در مطالعات مهاجرت تا حد زیادی نسبت به آن بی توجهی شده است. آمارهای موجود از دهه 1960 نشان میدهد که برای مدت زمان طولانی، میزان مهاجرت مردان و زنان به یک اندازه بوده است. در این دهه از هر 100 مهاجر 47 نفر زن بودهاند و این آمار تا حد زیادی بدون تغییر باقی مانده است. در دهه 1990 این رقم به میزان بسیار کمی افزایش یافت و به 48 درصد رسید و تا سال 2000 این رقم به 49 درصد رسید که کمی کمتر از نصف مهاجران را شامل میشد. به عبارت دیگر، مردان هنوز هم گروه اصلی مهاجران هستند و این نشان میدهد که چنین ادعاهایی درباره روند زنانه شدن مهاجرت، واقعیتهای تجربی موجود در زمین را منعکس نمیکند، اما یکی از دلایل این تمایل به اعلام زنانه شدن مهاجرت ممکن است به این واقعیت مربوط شود که زنان قبلاً در ادبیات غایب بودند و اکنون صدای آنها به طور یکسان در برنامههای سیاستی و تحقیقی گنجانده شده است. با این وجود مفهوم زنانه شدن مهاجرت نیز چندان به لحاظ آماری بی پشتوانه نیست. اگرچه نمیتوان ادعا کرد که زنان دسته غالب و برتر را در مهاجرتهای بینالمللی به خود اختصاص دادهاند، اما اگر جریان مهاجرتهای بینالمللی را به صورت منطقهای مورد کاوش قرار دهیم، تصویر ظریف تری نمایان میشود که بیانگر برتری زنان در برخی از مناطق جغرافیایی است. به عنوان مثال، بین سالهای 1990 و 2013، نسبت مهاجرت زنان در همه مناطق به استثنای آفریقا و آسیا افزایش یافته است و از سال 2013، زنان بیش از نیمی از مهاجران در 101 کشور یا منطقه را تشکیل می دهند. اروپا، آمریکای لاتین و کارائیب با 52 درصد و آمریکای شمالی با حدود 51 درصد از جمله مناطقی هستند که درصد زنان مهاجر آنها به نسبت مردان مهاجر بیشتر است[5] (Tittensor & Mansouri, 2017). نمودار زیر سهم زنان مهاجر را طی سالهای 1990 تا 2019 نشان میدهد.
افزایش شمار مهاجران زن رابطه نزدیکی با تغییرات بازار کار جهانی دارد. به عبارت دیگر افزایش تقاضا برای خدمتکاران خانه، نگهداری از سالمندان و گسترش گردشگری جنسی تقاضا را برای مهاجران زن افزایش داده است. تغییرات اقتصادی–اجتماعی در جوامع فرستنده و تغییر نگرش زنان و همچنین جهانی شدن ارتباطات و دسترسی زنان به شبکه های ارتباطی و اجتماعی و افزایش آگاهی آنها نسبت به جایگاه زن در کشورهای پیشرفته میل آنها را برای مهاجرت و بازیابی هویت خویش خصوصا در جوامع کمتر توسعه یافته و مرد سالار افزایش میدهد.
علاوه بر چهار روند ذکر شده در جریان مهاجرتهای بین المللی که کاسلز و میلر به آن اشاره کردند، میتوان جریان تقریبا نوظهوری در مهاجرتهای بینالمللی را مشاهده نمود که این جریان مربوط به جذب و استخدام استعدادهای برتر بینالمللی است. در این میان دانشجویان بین المللی به دلیل آشنایی با فرهنگ و زبان جامعه مقصد، برخورداری از دانش روز و به رسمیت شناخته شدن مدرک تحصیلیشان در اولویت جذب در کشورهای توسعهیافتهتر قرار دارند. در طی دهه گذشته برنامههای توسعه کارآفرینی در حوزههای نوآورانه و فناورانه و همچنین اعطای ویزاهای استارتاپی و نوآوری همگی با هدف جذب نیروی متخصص تحصیلکرده و خصوصا دانشجویان بینالمللی صورت گرفته است. همان طور که گفته شد علیرغم سختگیرانهتر شدن سیاستهای مهاجرتی و اعمال محدودیتهای بیشتر بر این سیاستها، پیش بینی میشود که طی دهههای آتی شمار مهاجران در جهان افزایش یابد و روندهای ذکر شده به دلایل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی تشدید شوند اما این مهاجران ماهر و تحصیل کرده از هر نژاد، قوم و ملیتی که باشند در اولویت جذب سیستمهای مهاجرتی دنیا قرار خواهند گرفت.
[1] گیدنز. آنتونی. (1938). جامعه شناسی. تهران: نشر نی. ترجمه: حسن چاوشیان
[2] https://www.un.org/en/sections/issues-depth/migration/index.html
[3] Chamie, J. (2020). International Migration amid a World in Crisis. The Center for Migration Studies.
[4] Bove, V., & Elia, L. (2016, November 16). Retrieved from Cultural heterogeneity and economic development: https://voxeu.org/article/diversity-and-economic-development
[5] Tittensor, D., & Mansouri, F. (2017). The Feminisation of Migration? A Critical Overview. The Politics of Women and Migration in the Global South.