تهیه شده در : رصدخانه مهاجرت ایران (پژوهشگده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف)، تهران، ایران، 1399
نویسندگان: زهره ربیعی، محمد امین مولا، فهیمه بهزادی
تاریخ انتشار: ویرایش اول ( دی ماه 1398) – ویرایش دوم ( مرداد ماه 1399 )
تعداد صفحات: 150 صفحه
در این گزارش تراز جابهجایی دانشآموزان بینالمللی در کشورهای اصلی دانشجوپذیر و همچنین کشورهای نوظهور در این حوزه مورد بررسی قرار گرفته است و راهبردهای هر دسته از کشورها برای جذب دانشجویان بینالمللی و افزایش سهم بازار آموزش عالی در هر سه مرحله برنامهها و سیاستهای آنها در مرحله پذیرش و تحصیل، اشتغال پذیری و ورود به بازار کار و برنامههای نگهداشت و اقامت بلندمدت آنها مورد بررسی قرار گرفته است.
در فصل اول کلان روندهای موثر بر آموزش عالی و دانشجویان بینالمللی که برنامهها و سیاستهای کشورها و موسسات آموزش عالی را تحت تاثیر قرار داده و به تبع آن بر راهبردهای جذب دانشجویان بینالمللی موثر بوده است مورد بررسی قرار گرفته است.
این کلان روندها عبارتند از:
سالخوردگی جمعیت جهان که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و مناطق پر جمعیت دنیا از جمله چین در حال وقوع است، به این معنا که تا سال 2030 رشد جمعیت در گروه های سنی 35 تا 64 سال به مراتب بالاتر از گروههای سنی 0 تا 34 سال خواهد بود.
تغییرات بازار کار با توسعه روز افزون فناوریهای خودکارساز مانند هوش مصنوعی و رباتیک میتواند باعث کاهش 60 درصد از مشاغل کنونی شده و جابهجایی شغلی بسیاری از افراد را موجب شود. این فناوریها برخی شغلها را از بین میبرند و مشاغل جدیدی ایجاد میکنند.
عدم تطابق مهارتها هم اکنون میان آموزشهای بسیاری از موسسات آموزش عالی و نیازهای بازار کار وجود دارد؛ این شکاف درصورت عدم تغییر راهبردهای موسسات آموزش عالی بیشتر خواهد شد. بازار کار تغییر یافته و به شدت پویای کنونی نیاز به مهارتهای جدید در افراد شاغل را ایجاد نموده و نیازهای جدید برای آموزش عالی ایجاد کرده است.
رشد پرشتاب شهرنشینی یکی از روندهای مهم جهانی تا سال 2030 است پیشبینیها نشان میدهد جمعیت برای یافتن شغل و ارتقای شغلی در سال 2030 نسبت به سال 2014 درکلان شهرها و شهرهای بزرگ به شدت رشد خواهد کرد و این گسترش شهرنشینی موجب افزایش در تقاضای آموزش برای نیروی کار خواهد بود، آموزشی که منطبق با نیازهای جدید در صنعت و توسعه اقتصادی باشد.
سختگیرانهتر شدن سیاستهای مهاجرت در برخی از کشورهای سنتی مهاجر پذیر باعث ایجاد تغییراتی در مقصد مهاجران خواهد شد، در حالی که روندهای گذشته نشان میدهد بیشتر مهاجران جذب کشورهای در حال توسعه شدهاند ولی میزان رشد مهاجران در برخی گروهها به ویژه درمیان دانشجویان بینالمللی در کشورهای در حال توسعه بیشتر است. پیشبینی میشود به دلیل سیاستهای ضد مهاجرتی و سختگیرانه کشورهایی مانند آمریکا و انگلستان در سالهای اخیر که بر تعداد اخذ ویزای دانشجویان موثر بوده است و همچنین برنامهها و سیاستهای فعالانه کشورهای نوظهوری مانند چین این روند رشد در کشورهای در حال توسعه افزایش و در کشورهای توسعه یافته کاهش یابد.
وابستگی به بازارهای نوظهور برای رشد در آموزش عالی: با افزایش جمعیت طبقه متوسط در کشورهای درحال توسعه مانند چین و هند تقاضا برای آموزش عالی نیز افزایش مییابد، بیشترین افزایش تقاضا برای آموزش عالی مربوط به کشورهای با درآمد متوسط است، به ویژه اینکه پیشبینیها نشان میدهد در سال 2030 میلادی 75 درصد فارغالتحصیلان رشته-های علوم و فناوری در کشورهای BRICS کار کنند، این بدین معناست که دسترسی به بازار دانشجویان این کشورها برای کشورهای دانشجو پذیر بسیار مهم است.
عدم تعادل در عرضه و تقاضای آموزش عالی در کشورها نیاز به جابهجایی دانشجویان را افزایش میدهد، درحالی که کشورهای توسعه یافته موسسات آموزش عالی بیشتری دارند، این کشورهای با درآمد متوسط هستند که بیشترین افزایش نیاز به آموزش عالی را خواهند داشت و کشورهایی که نیاز بیشتری به آموزش عالی دارند به واسطه درآمد پایین تر دسترسی کمتری به موسسات آموزش عالی دارند این امر عدم تعادل درعرضه و تقاضای آموزش را سبب میشود.
کاهش هزینهکرد بخش عمومی در آموزش عالی در سالهای اخیر به ویژه در کشورهای توسعه یافته کاهشی بوده است. این کاهش بودجه دولتی نیز بر راهبردهای موسسات آموزش عالی موثر است.
بهطور کلی این کلان روندها تغییراتی را در راهبردهای آموزش عالی در حوزهی روشهای ارائه خدمات، محتواهای آموزشی، دورههای درسی و هزینههای تحصیل ایجاد میکنند. کشورها و موسسات آموزش عالی در برابر این تغییرات 4 دسته رویکرد را ممکن است اتخاد کنند، رویکردهای تدافعی، رقابتی، تعدیل کننده یا نوآورانه که باتوجه به بازار، شرایط و سیاستهای کلان کشور در آن حوزه و همچنین نیازهای بازارهای هدف مورد نظر آن موسسه، باید رویکرد مناسب توسط موسسات آموزش عالی اتخاذ شوند. برنامهها و سیاستهای کشورها در برابر این تغییرات و راهبردهای نوین جذب دانشجویان بینالمللی در بازارهای اصلی و بازارهای نوظهور در فصل دوم نشان داده میشود.
در فصل دوم عوامل و سیاستهای موثر در روندهای جابهجایی و جذب دانشجویان بینالمللی در کشورهای منتخب ارائه شده است به این ترتیب که عوامل موثر در جذب دانشجویان بینالمللی در کشورهای سنتی دانشجو پذیر و کشورهای نوظهور و سیاستها و برنامههای کشورها برای توسعه و تغییر عوامل جذب دانشجویان بینالمللی مورد بررسی قرار گرفته است.
ژاپن اسپانیا و بلژیک جزء کشورهایی هستند که از سال 2001 تا 2019، سهم بازار خود را از دست دادهاند و هم اکنون بین هشت مقصد اول دانشجو پذیر قرار ندارند. کشورهای آمریکا، انگلستان و آلمان از سال 2001 تا 2019 در میان هشت مقصد اول دانشجویان بینالمللی قرار دارند، ولی سهم بازار آنها نسبت به سال 2001 کاهش یافته است. کشورهای نوظهوری مانند چین، کانادا و روسیه به تازگی وارد این بازار شده اند و علیرغم اینکه در سال 2001 سهم بازار چندانی نداشتهاند ولی اکنون در میان هشت مقصد اول دانشجویان بینالمللی هستند. از سال 2001 تاکنون، چهار موج اصلی بر مقاصد دانشجویان بینالمللی موثر بوده است؛ موج اول (2001-2008) پس از حوادث 11 سپتامبر رخ داد و دانشجویان به فکر جایگزین کردن مقاصدی مانند استرالیا، کانادا و بریتانیا به جای آمریکا افتادند، در موج دوم (2008-2016)، آمریکا به عنوان مقصد اول دانشجویان بینالمللی برای جبران افت تعداد دانشجویان بینالمللی، ظرفیت کالجهای خود را برای دانشجویان بینالمللی افزایش داد و قطبهای منطقهای دانشجویان بینالمللی در آسیا تقویت شدند. موج سوم از 2016 به بعد، آغاز شده است؛ محیط ناپایدار سیاسی و بروز سیاستهای ضد مهاجرتی در کشورهای اول (آمریکا و بریتانیا) باعث کاهش سهم بازار آنها شده و سهم بازار استرالیا و کانادا افزایش یافته است، و موسسات آموزش عالی در کشورهای نوظهور به طور خاص بر بازارهای منطقهای و کشورهای با جمعیت جوان بالا، برنامهریزی میکنند. موج چهارم از سال 2020 نیز ناشی از بروز پاندمی کرونا است که منجر به تغییر سیستم آموزش عالی و آموزش بینالمللی مؤسسات آموزش عالی در سراسر دنیا شده است. تقریباً تمامی مؤسسات آموزش عالی در اکثر کشورهای جهان به سمت برگزاری دورههای مجازی و آنلاین رفتهاند، مرزها بسته شدهاند و حتی در بسیاری از موارد، بازاریابی برای جذب دانشجویان نیز به صورت آنلاین انجام میشود.
آمریکا به علت مزایای اقتصادی دانشجویان بینالمللی، همیشه از پیشگامان در جذب این افراد بوده است و به علت انگلیسی زبان بودن و داشتن دورههای باکیفیت، مورد استقبال دانشجویان قرار میگرفته است. با این وجود در سالهای اخیر ذائقه دانشجویان دستخوش تغییراتی شده و از اهمیت این موارد کاسته شده است. شهریههای گزاف دانشگاههای این کشور از یک سو و سیاستهای ضد مهاجرتی ترامپ که موجب دشوار شدن شرایط اخذ ویزای این کشور شده است از سوی دیگر، موجب کاهش اقبال دانشجویان برای تحصیل در این کشور شده است. با توجه به اینکه سختگیریهای این کشور نسبت به ورود دانشجویان بینالمللی (به ویژه دانشجویان چینی) پس از بروز پاندمی کرونا افزایش یافته است، انتظار میرود که شوک ناشی از فراگیری کروناویروس، نهایتاً موجب ریزش جمعیت دانشجویان بینالمللی در این کشور شود.
بریتانیا از جمله کشورهایی است که برای آثار مطلوب اقتصادی و جمعیتی به جذب دانشجویان بینالمللی میپرداخته است و به علت انگلیسی زبان بودن و داشتن دورههای باکیفیت همواره مورد استقبال این افراد قرار میگرفته است. اما خروج این کشور از اتحادیه اروپا، علیرغم اینکه برنامههایی برای جذب دانشجو از کشورهایی که به لحاظ اقتصادی نوظهورند، دارد، بریتانیا را در وضعیت نامعلومی قرار داده است و احتمال دارد سهم خود را از بازار این دانشجویان از دست دهد. به ویژه با توجه به اینکه پیشبینیها حاکی از آن است که بروز پاندمی کرونا، موجب ریزش شدید جمعیت دانشجویان بینالمللی و به تبع، کاهش شدید درآمد دانشگاههای این کشور شود.
آلمان از کشورهای سنتی دانشجوپذیری است که به دلایل اقتصادی و جمعیتی به جذب این افراد میپرداخته است. این کشور به علت مقرون به صرفه بودن، داشتن دورههای باکیفیت و راهاندازی نهادهایی با شبکههای بینالمللی و منطقهای وسیع در جذب دانشجویان بینالمللی موفق بوده است و تنها چالش پیش رویش، دشواری شرایط اخذ ویزا بوده است که به تازگی اقداماتی در راستای حل آن صورت داده است. آلمان، به خوبی خود را با شرایط پاندمی کرونا تطبیق داده است و نه تنها به برگزاری دورههای آنلاین میپردازد، بلکه به بازاریابی و برندسازی در دورههای آنلاین برای جذب دانشجویان بینالمللی نیز روی آورده است.
فرانسه از کشورهای سنتی دانشجوپذیری است که به دلایل اقتصادی به جذب این افراد میپرداخته است. این کشور به علت اعطای بورسهای متعدد و هزینه پایین تحصیل، تأسیس دانشگاه در اقصی نقاط جهان، راهاندازی دورههای آنلاین متعدد و انجام برخی از برنامههای منطقهای از جمله تعریف کارت دانشجویی اروپایی در جذب دانشجویان بینالمللی موفق بوده است و تنها چالش پیش رویش، دشواری شرایط اخذ ویزا است.
استرالیا از کشورهای سنتی دانشجوپذیری است که علاوه بر دلایل اقتصادی، به دلیل رفع شکافهای مهارتی و اعمال قدرت در منطقه، به جذب دانشجویان بینالمللی میپردازد. تمرکز این کشور بر ساده سازی فرآیند اخذ ویزا، ایجاد تبادلات منطقهای و استفاده از فرصت انگلیسی زبان بودن برای راهاندازی دورههای فشرده انگلیسی برای دانشجویان خارجی بوده است. این برنامهها اثربخش بودهاند و موجب افزایش سهم بازار این کشور در دو دهه اخیر شدهاند. با این وجود، هزینهی بالای تحصیل در این کشور، چالشی است که استرالیا در مسیر جذب دانشجویان بینالمللی با آن مواجه است.
کشور چین از بازارهای نوظهور برای دانشجویان بینالمللی میباشد. انگیزه اصلی این کشور، علاوه بر عوامل اقتصادی، رفع شکافهای مهارتی و اعمال قدرت نرم فرهنگی است. چین به علت راهاندازی دورههای مقرون به صرفه و باکیفیت که اغلب کوتاه مدت نیز هستند، به جذب دانشجویان بینالمللی به خصوص دانشجویان آسیا، آفریقا و اروپا که عضو ابتکار کمربند و جاده هستند میپردازد. مهمترین چالش این کشور، دشواری زبان چینی و انعطاف ناپذیری فرهنگ چینی در برابر فرهنگ دانشجویان خارجی است. با این وجود سیاستهای این کشور موجب تبدیل آن از یک کشور صرفاً دانشجو فرست به یک کشور دانشجو فرست و دانشجوپذیر شده است. به ویژه بروز پاندمی کرونا و محدودیتهای موجود بر سر تحصیل دانشجویان چینی در سایر کشورها، منجر به کاهش جمعیت دانشجویان چینی در خارج از کشورشان خواهد شد.
یکی دیگر از کشورهای نوظهور در این بازار، کانادا است که عمدتاً برای رفع شکافهای مهارتی به جذب دانشجویان بینالمللی میپردازد و در این مسیر به راهاندازی دورههای مقرون به صرفهی انگلیسی و فرانسوی میپردازد. این کشور تاکنون به دنبال جذب دانشجو از کشورهای خاص و در شهرهای خاصی بوده اما استراژی جدید کانادا در راستای جذب دانشجو از کشورهای متعدد و در شهرهای متعدد کاناداست تا به نوعی موجب توسعه پایدار این کشور شوند. از طرف دیگر، در دوران پاندمی کرونا نیز رویکرد بسیار منعطفی را در پیش گرفته است و حداقل محدودیتها را بر سر ورود دانشجویان بینالمللی به کشور کانادا قرار داده است.
روسیه کشوری است که به دنبال اعمال قدرت نرم از طریق جذب دانشجو از کشورهای مشترک المنافعش است. علاوه بر برنامههای منطقهای، مواردی از جمله هزینه پایین دانشگاههای این کشور نیز در ترغیب این دانشجویان مؤثر بودهاند، اما دشواری یادگیری زبان روسی، عدم اعتبار مدرک تحصیلی از دانشگاههای روسیه و بورسیههای کم موجب عدم رقابت پذیری این کشور در بازار جهانی میشود. اما در مجموع، این سیاستها موجب قرارگیری این کشور در ردهی هفتمین کشور دانشجوپذیر شده است.
ترکیه در سالهای اخیر به جذب دانشجو در سطح منطقهای پرداخته است. بدین ترتیب برنامههایی برای شناخته شدن در سطح منطقه انجام داده است. علاوه بر این هزینه پایین تحصیل و بورسهای متعدد این کشور موجب استقبال دانشجویان از تحصیل در این کشور شده است. همچنین ترکیه برنامههایی برای جذب دانشجویان ترکی زبان در نظر گرفته است. اما عدم اعتبار دورههای این کشور در سطح جهانی موجب رقابت پذیری اندک این کشور در بازار جذب دانشجویان بینالمللی شده است. با این وجود، علیرغم اینکه کشور ترکیه تا سال 2013 یک کشور دانشجوفرست بوده است، اما خالض جذب دانشجویان بینالمللی در این کشور از سال 2013 مثبت شده و ترکیه تبدیل به یک کشور دانشجوپذیر شده است.
بدین ترتیب میتوان گفت که کشورهای نوظهور در بازار جذب دانشجویان بینالمللی بر خلاف اکثر کشورهای سنتی دانشجوپذیر (به استثنای کشور استرالیا)، برای افزایش قدرت نرم خود به جذب دانشجویان خارجی در سطح منطقهای پرداختهاند. سیاستهای ضد مهاجرتی برخی از مهمترین مقاصد دانشجویان مانند آمریکا و بریتانیا نیز در کمک به افزایش سهم بازار این کشورها بیتأثیر نبوده است.
در فصل سوم روندها و راهبردهای جذب و جابهجایی دانشجویان در ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
تعداد دانشجویان ایرانی در خارج از کشور تا سال 2011 روند رشد بالایی داشته است ولی پس از آن در سطح 50 هزار نفر باقی مانده است. در سال 2017 بیشترین دانشجویان ایرانی به ترتیب در 4 کشور آمریکا، کانادا، آلمان و ترکیه حضور داشته اند.
در سالهای اخیر جذب دانشجویان خارجی در دانشگاه های ایران رشد کرده است، ولی هنوز سرعت وگستردگی کافی ندارد. سه مبدا اول دانشجویان خارجی در ایران در حدود 90 درصد از سه کشور افغانستان، عراق و لبنان هستند.
ایران به عنوان یک کشور بیشتر فرستنده و کمتر گیرنده دانشجویان بینالمللی باید بتواند در جهت اهداف اقتصادی و همچنین اهداف سیاسی، اجتماعی، منطقهای خود سهم فعالتری در جذب دانشجویان، به ویژه از بازار منطقهای دانشجویان کسب کند. چرا که سهم ایران از بازار دانشجویان کشورهای همسایه چیزی در حدود 5 درصد است که در مقایسه با ظرفیت بالای دانشگاههای کشورمان بسیار ناچیز است.
دراین راستا در سطح راهبردهای کلان آموزش عالی و در سطح موسسات آموزش عالی با توجه به تجارب جهانی در این حوزه، راهبردهای جذب دانشجویان بینالمللی در کشور مورد اشاره قرار گرفته است و اگر ایران بخواهد به سمت جذب دانشجویان بینالمللی از کشورهای منطقه برود، میتواند بر زبان دورههای آموزشی و تمرکز زدایی در جذب دانشجویان تمرکز کند تا هم از آثار اقتصادی و غیر اقتصادی دانشجویان بینالمللی بهرهمند شود و هم به توسعه محلی جوامع کشور کمک کند. لازم به ذکر است که چهارمین شوک وارده به جریان جابهجاییهای دانشجویی (پاندمی کرونا) برای کشوری مانند ایران میتواند فرصتی برای جذب بیشتر دانشجویان بینالمللی محسوب شود. چرا که ایران از ظرفیت علمی بالایی برای پرورش دانشجویان برخوردار است اما بسیاری از دانشجویان بالقوه برای تحصیل در ایران ممکن است به دلایل فرهنگی و اجتماعی تمایل به مهاجرت به ایران نداشته باشند، اما تمایل به تحصیل در دانشگاههای این کشور را داشته باشند. بنابراین، از آنجایی که اقتضای شرایط فعلی ایجاب میکند که دانشجویان در کشور مبدأ خود و به صورت آنلاین، برنامه تحصیلی خود را دنبال کنند، چنین شوکی میتواند فرصتی برای کشور فراهم کند تا با ارتقای کیفیت دورههای آنلاین و بازاریابی و برندسازی در دورههای آنلاین، بتواند به جذب دانشجویان بینالمللی از طیف وسیعتری از کشورها در سطح منطقه بپردازد.
برای دریافت متن کامل گزارش، فرم درخواست زیر را ارسال کنید
1 Comment
[…] […]